صفت عبودیت مستقیماً به چگونگی نیت افعال و توجّه به خدا بستگی دارد. همین بود و نبود نیت الهی است که سجده و رکوع را از ورزش متفاوت میسازد. گرچه در ظاهر رکوعِ نماز شبیه نوعی نرمش است امّا توجه به خدا و قصد اطاعت و کرنش و کوچکی در مقابل او، هویت جدیدی برای این عمل ایجاد میکند و رتبة ارزش آن را بسیار بالا میبرد.
خلوص نیت -که مهمترین عنصر، در ایجاد صفت عبودیت و برترین مؤلّفه در ارزشمندی عمل است- با میزان معرفت نسبت مستقیم دارد. هر چه درجة معرفت انسان بیشتر باشد انگیزة او در انجام عمل پاکتر و پیراستهتر خواهد بود.
معرفت - نیت الهی - عبودیت
مراد از معرفت، شناختی است که به صورت باور قلبی درآمده و به لایههای زیرینِ جان انسان نفوذ کرده باشد. مثلاً همة ما میدانیم که خدا بر رفتار و گفتار و نیتهای ما احاطه دارد و از سرّ و نهان ما آگاه است، همه ما میدانیم که اطاعت از فرمان خدا در دنیا و آخرت به حال ما سودمند است و خداوند مهربان تلاش ما را بینتیجه و بدون پاداش نخواهد گذارد، امّا معمولاً به این شناختها و آگاهیها توجّهی نداریم و برخلاف مقتضای آن عمل میکنیم. این برخورد نشان دهندة آن است که شناخت و آگاهی ما از سطح ذهن به عمق جان نفوذ نکرده است. شبیهکسی که قاطعانه به ناتوانی جسد بیروح انسان مرده حکم میکند، امّا به هیچ قیمتی حاضر نیست با جنازة مردهای -که تا چندی پیش دوست صمیمی او بوده- ساعتی تنها بهسر برد. یعنی آگاهی او به بیخطری و ناتوانی مرده به صورت باور قلبی درنیامده است.
هر چه معرفت انسان به خدا افزونتر و عمیقتر باشد، اطاعت و عبودیت، پرمعنیتر و آسانتر میشود، آنگاه انگیزة او در انجام عمل کاملتر و بهرة او از عمل بیشتر میگردد. و چون «عبودیت» و «تسلیم» مقصود نهایی انسان است افزایش معرفت یکی از مهمترین برنامههای تحصیل عبودیت بهشمار میرود. انبیا، اولیا، علمای راستین و عارفان، در تاریخ حیات انسان، او را به کسب معرفت بیشتر و انس و آشنایی با خدای جهان فراخواندهاند. [1]
مهمترین تلاش پیشوایان انسانیت، ایجاد پیوند میان ظواهر اعمال با روح و باطن و حقیقت آن است. این پیوند مبارک میان ایمان و عمل صالح (معرفت و عمل صالح، نیت الهی و عمل صالح) تنها عامل رهایی از خسران و از دست دادن سرمایههای انسانی است[2]. عمل صالح بدون آهنگ الهی، بدون توجه و بدون معرفت کالبدی بیجان است که از آن حرکت و اثری انتظار نمیرود. نیت شایسته بدون اقدام به عمل نیز ریشهای بدون ساقه و برگ وبار است که اگر مدّتی زیر خاک بماند خوراک کرمها و مورچگان خواهد شد. تأکید عارفان بر محتوابخشیدن به عمل و بهدستآوردن قلب سلیم، معرفت وسیع و انگیزة الهی نباید به معنی بیتوجّهی آنان به قالبها و ظواهر عمل پنداشته شود. عارفان راستین همواره مقیدترین انسانها به دستورات شرعی و متعبّدترین آنها به آداب و احکام الهی بودهاند.
از سوی دیگر توصیة فقها به حفظ صورت ظاهر احکام شرعی هیچگاه به معنی غفلت از محتوای عمیق عبادت نیست.
امام صادق (ع) : لایقبَلُ اللَّهُ عَمَلاً إِلاّ بِمَعرِفَةٍ. وَ لا مَعرِفَةَ إِلاّ بِعَمَلٍ. فَمَن عَرَفَ، دَلَّتهُ المَعرِفَةُ عَلَی العَمَلِ وَ مَن لَمیعمَل فَلا مَعرِفَةَ لَه. [3]
خدا، عملی را جز با معرفت نمیپذیرد. و معرفت جز با عمل به دست نمیآید. کسی که معرفت یافت، همان معرفت او را به عمل میخواند و کسی که عمل نکند معرفت ندارد.