عنوان :
طلبه و انتخاب رشته تحصيلي
نویسنده :
محمد عالمزاده نوري
تعداد بازدید :
10958
فهرست کتاب
مراکز تخصصی
آشنایی با مراکز تخصصی از جمله نیازهای مهمی است که در مقام تصمیمگیری باید بدان توجه داشت. دقت نظر تفصیلی در این گزارهها بصیرت ما را در مقام تصمیمگیری و پس از آن افزایش میدهد:
- غالب مراکز تخصصی برای دستیابی به غایت مطلوب خود دارای امکانات خوبی هستند. امکاناتی که میتواند ما را نیز در زودتر رسیدن و بهتر رسیدن به هدف کمک کند. مراد از امکانات تحصیلی علاوه بر امکانات ظاهری اموری نظیر استاد، برنامة درسی، کتابخانة تخصصی، همدرس و همراه، فضای علمی و.. . است. این امکانات نوعا انگیزه و رغبت ما را افزایش میدهد و احتمال رسیدن به نتیجه را بالا میبرد. به قوت میتوان گفت بسیاری از مواد آموزشی با مطالعه و مباحثه شخصی قابل تحصیل است. اما نوع ما انسانهای عادی تا در فضای علمی خاص قرار نگیریم، انگیزة لازم برای سرمایهگذاری زمان و توان خود در بهدست آوردن آن دانشها را نداریم. یکی از مهمترین شاخصهای موفقیت مراکز آموزشی همین انگیزهسازی و ایجاد شوق و طراوت تحصیلی در دانشجویان است.
- برنامههای این مراکز متناسب با ظرفیت متوسط افراد تنظیم شده است. به دلایل کاملا منطقی در نظامهای آموزشی نه ملاحظة استعدادهای ضعیف میشود و نه ملاحظة نوابغ. به همین جهت درصدی از افراد در مواجهه با برنامهها احساس خستگی و سنگینی دارند و کسری از افراد نیز از سادگی و بیمایگی آن، دائم گلایهمند و شاکیاند. اما تودة جمعیت با در نظر گرفتن متوسط استعداد ذهنی و نیز امکان اختصاص فرصت عادی میتوانند با موفقیت از آن برنامه عبور کنند. اجرای قوانین حضور و غیاب و ایجاد محدودیت و کنترل در نظامهای آموزشی ضامن اجرای بهینة برنامهها و در راستای همان انگیزهسازی است. بر پایة این واقعیت نباید از برنامههای آموزشی انتظار داشت که بدون هیچ کم و زیاد به مطالب کاملا نو و مهم بپردازد. مقداری معطلی که به صورت طبیعی در این برنامهها وجود دارد باید تحمل گردد.
- انسان به صورت طبیعی از تکلیف و برنامه گریزان است و دوست دارد در آزادی کامل به سر برد؛ سادهترین و عادیترین فعالیتها مانند تخمه خوردن نیز وقتی که به صورت برنامه و تکلیف در آید ملالانگیز میشود. اما تجربة قاطعِ هر کس بر او ثابت میکند که اگر این الزام و تکلیف و تحمیل ـ از خارج یا به صورت خودانگیخته ـ نباشد سستی و تنبلی و کاهلی رخ میدهد و اقدامی صورت نمیگیرد. به شهادت تجربه، نوع ما انسانها در شرایط آزادی مطلق یعنی بدون نوعی اجبار بیرونی یا درونی نمیتوانیم از همة توان و استعداد خود بهره گیریم. بسیاری از تصمیمها و برنامههای مورد نظر ما به خاطر نداشتن قوة الزام بیرونی یا التزام درونی در معرض آسیب تسویف قرار گرفته و عملا اجرا نمیشود. جز صاحبان انگیزههای قوی و ارادههای پولادین که انگشتشمار و نادرند نمیتوانند از انرژی فراوان انسانی بهره گیرند و در دشواریها پایدار بمانند. همة ما میدانیم که همواره توان ما، بیش از مقداری است که تصور میکنیم. درستی این مطلب را در شبهای امتحان یا هنگامة خطر تجربه کردهایم. در چنین شرایطی به صورت اعجازآمیزی احساس نیرو میکنیم و قدرت ارادة انسانی را در وجود خود مییابیم. عشق به هدف نیز یک نیروی حرارتبخش و محرک فوقالعاده است که جز در معدودی از افراد یافت نمیشود. با این وصف اگر بخواهیم برای تودة طلاب ارشاد عامی داشته باشیم، باید وضع عموم را در نظر بگیریم و از شخصیتهای انگشتشمار صرف نظر کنیم. برای تودة طلاب با اراده و استعداد متوسط این گونه مراکز مفید و انگیزهساز است یعنی همان منطقی که در انتخاب نظام آموزشی حوزه برای تحصیل معارف اسلامی وجود دارد، در استفاده از این مراکز تخصصی نیز حاکم است.
- این همه فایده در باره مراکز تخصصی قابل انکار نیست، اما اکتفا به برنامة آموزشی و پرورشی این مراکز برای کسی که میخواهد در یکی از رشتههای علوم اسلامی متخصص شود یک اشتباه بزرگ است. ظرف زمانی دورههای تحصیلی، گنجایش انتقال همة اطلاعات مورد نیاز را به صورت مستقیم ندارد. از این رو به جای انتقال مستقیم آموزهها، روشها آموخته و منابع معرفی میگردد تا طلبه یا دانشجو قابلیتهای اولیه برای حرکت مستقل علمی را به دست آورد و بتواند ادامة راه را بدون همکاری و دستگیری استاد بپیماید. به تعبیر دیگر میتوان گفت این مراکز تنها هنر ارائة طریق دارند نه توان ایصال الی المطلوب. بدین جهت طلبه باید ادامة راه را بدون اتکا به دستگیری اساتید با قدم اراده و همت خویش بپیماید.
- این مراکز تخصصی و موسسات پر ثمر به همت شخصیتهای علمی موفق و دانشمندان پرتلاش تأسیس شده است. اگر این شخصیتها نمیبودند تأسیس این مراکز عریض و طویل بهرهای نداشت و اختصاص بودجه و امکان مالی مشکلی را حل نمیکرد. این مطلب، اهمیت توانمندیهای انسانی را آشکار میسازد. برای اینکه در آینده مجموعههای مشابهی پدید آاید یا کارهای بزرگ دیگری مانند این نمونهها یا برتر از آن انجام گیرد نیز باید نیروهای توانایی وجود داشته باشند. این نیروهای توانا، ما هستیم که باید با استفاده از فرصت و امکان موجود آمادگیهای لازم را به دست آورده و سوار بر تجربههای گذشته، با آگاهی و خلاقیت و سلیقه، آماده خدمات بزرگتری باشیم.
- آیا کسب تخصص و پیشرفت علمی مطلوب برای طلبه الزاما در مراکز تخصصی و مؤسسات وابسته به حوزه امکانپذیر است، آیا لازم است همة طلاب برای رشد رضایتبخش تخصصی جذب این مراکز شوند؟ آیا خارج از این مجموعهها امکان رشد تخصصی وجود ندارد؟ بیشک برای همة طلبهها ـ با استعدادها، علاقهها و توانهای مختلف ـ نمیتوان دستورالعمل واحد و ثابتی ارائه کرد. برای برنامهریزی مطلوب علمی الگوهای متفاوتی وجود دارد که هر کس متناسب وضعیت خود میتواند از میان آنها یکی را انتخاب نماید. الگوی اول استفاده از این مراکز و امکانات مادی و معنوی آنها برای رشد تخصصی است. الگوی دوم این است که طلبه تلاش کند با اهتمام شخصی و فعالیت متمرکز مضاعف، یک تخصص را پیگیری نماید. کسی که الگوی اول را انتخاب میکند از مزایای فراوانی بهرهمند میگردد، اما به موازات این بهرهمندی بهای متناسب آن را نیز باید بپردازد. زیرا ممکن است پارهای از اجزای نظام آموزشی این مراکز برای او مطلوب یا مفید نباشد و احساس معطلی و نارضایتی کند. در ضمن چنانچه پیشتر گفته شد نباید به برنامة آموزشی آنها اکتفا کند بلکه باید با استفاده از آن برنامه به فعالیت مجدانه شخصی و گستردن ابعاد کار بپردازد. اما کسی که مدل دوم را انتخاب میکند نیز نمیتواند موفقیت خود را تضمین شده ببیند مگر این که انگیزة قوی برای استمرار راه داشته باشد. موفقیت چنین کسی تنها در گرو این انگیزة قوی است که یا به صورت عشق و ایمان راسخ به هدف ظاهر میشود و یا با تدابیر ثانویه تأمین میگردد. مراد از انگیزة ثانویه این است که شخص تلاش کند با استفاده از تدابیری، مانع از فرسایش انگیزه خود شود یا انگیزة از دست رفته را بازگرداند. از جمله تشکیل گروه مطالعاتی و تعهد متقابل جمعی میتواند ضامن کیفیت و استمرار کار باشد. به هر حال حتی اگر طلبه جذب این مجموعهها نگردد و به صورت رسمی در آنان تحصیل نکند از ارتباط با این مراکز بینیاز نیست.
- مراکز تخصصی حوزه در یک نگاه، به دو دسته تقسیم میگردند. دستة اول، مراکزی که به صورت تخصصی در باره دانشهای مرسوم حوزوی فعالیت میکنند. دانشهایی که در دامان حوزههای علمیه متولد شده و ریشه در سابقة آن دارد. یعنی همین علومی که طلبه طی دوره تحصیل خود فرامیگیرد را در سطح بالاتر و با هدایت بیشتر و برنامهریزی خاص ارائه میکنند. مثل مرکز تخصصی کلام، تفسیر، فقه و اصول، حدیث و نهجالبلاغه. گروه دوم مراکزی که به صورت تخصصی به علوم انسانی جدید میپردازند، این علوم عمدتاً در دامان تمدن غربی تولد و رشد یافته اما در بنای تمدن اسلامی بدانها نیاز است و باید صورت اسلامی آنان توسط حوزههای علمیه تدوین گردد. مانند روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی، مدیریت، حقوق، علوم تربیتی، اقتصاد و.. . در باره این گروه دوم سخنی خواهیم داشت.
- موسسات موجود را از یک زاویه دیگر میتوان به آموزشی، پژوهشی و فرهنگی تقسیم کرد؛ مراکز آموزشی مراکزی است که سطح دانش و مهارت طلبه را افزایش میدهند یعنی اصالتا به هدف آموزش و پرورش نیروی انسانی تشکیل شدهاند گرچه تولیدات فرهنگی محدودی نیز دارند، مراکز فرهنگی اصالتا در صدد ارائة خدمات فرهنگی به جامعه و متعهد به تولید فرهنگی هستند. البته کسانی که در یک مرکز فرهنگی مشغول خدمت میشوند، به مرور تجربة کاری و مهارت بالاتری کسب میکنند و در حین خدمت آموزش مییابند. مراکز پژوهشی نیز یک نوع خاص از مراکز فرهنگی است که متعهد به تولید اندیشه هستند. در این بحث سخن ما در باره مراکز آموزشی تخصصی بود و مراکز فرهنگی یا پژوهشی را در نظر نداشتیم.
طلبه و انتخاب رشته تحصیلی
|